سریال زخم کاری یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی در ژانر درام جنایی به نویسندگی و کارگردانی محمدحسین مهدویان است که بر پایهٔ رمان بیست زخم کاری نوشتهٔ محمود حسینیزاد برای سرویس پخش فیلیمو ساخته شدهاست. هنرمندانی از جمله جواد عزتی، رعنا آزادیور، الهه حصاری، سعید چنگیزیان، امیر دژاکام، مرتضی امینیتبار، مهلقا باقری و سید جواد هاشمی از فصل اول این سریال هستند که در فصل دوم سریال زخم کاری نیز حضور دارند. همچنین بازیگرانی چون کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و الناز ملک به گروه بازیگران سریال زخم کاری اضافه شدهاند. فیلمنامه فصل دوم سریال زخم کاری به صورت گروهی و با سرپرستی محمدحسین مهدویان نوشته شده است و محمدرضا تخت کشیان، تهیهکننده این اثر نمایشی است.
فصل دوم بازهم اقتباسی است؟
مهدویان نویسنده بسیار قهاری است و بی شک کسی که علاقه به نوشتن دارد، خواننده خوبی نیز خواهد بود. زمانی که «ایستاده در غبار» منتشر شد، پنجرههای تازهای از فیلمسازی و داستانپردازی را در سینمای ایران شاهد بودیم که حاصل دانش و تجربه اوست. بنابراین برای کسی که در این جایگاه قرار دارد دانستن داستانهای معروف شکسپیر چیز عجیبی نیست.
او با پخش سریال خود افراد بسیاری را علاقهمند به خواندن «مکبث» و کتاب «بیست زخم کاری» کرد که موفقیت بزرگی محسوب میشود. اما آیا او قصد دارد در فصل دوم نیز از داستانهای بزرگ استفاده کند؟
با توجه به اینکه هنوز اطلاعاتی از داستان این فصل نمیدانیم اما میتوانیم حدس بزنیم که این کار شاید نمایشنامه «شاه لیر» را برای ما تصویرسازی کند. اما باز هم باید منتظر قسمتهای اولیه این فصل یا توضیح خود عوامل باشیم.
آیا مالک زنده است؟
جواد عزتی پس از چند سال کم رنگ شدن در دنیای بازیگری با چند فیلم و سریال مثل «شنای پروانه» و «زخم کاری» دوباره به محبوبیت زمان «بابا اتی» خود بازگشت اما این بار در هیبتی جدیتر و همراه با سلیقه مخاطبان امروزی.
جواد عزتی از همان اوایل شروع فعالیت خود در سینما به قدری محبوب بود که در زمان خود یک بازیگر پولساز معرفی میشد. این موضوع شاید به خاطر ظاهر کاریزماتیک یا بازی بی نقص او بود. به هر حال باعث شد هیچ بینندهای از دیدن کارهایش خسته نشود.
حتما تا به الان صحنه آخر «زخم کاری» را تماشا کردید. در همان لحظهای که مالک بر زمین افتاد با شنیدن «عزیز دلم، حالا بی حساب شدیم» از زبان منصوره فاتحه او را در این سریال خواندید. اما محمد حسین مهدویان اجازه نمیدهد به همین راحتی شخصیت طلایی سریالش از بین برود. به همین خاطر احتمالا شاهد بازگشت قوی جواد عزتی در سری دوم «زخم کاری» خواهیم بود.
سرنوشت شخصیتهای قبلی چه شد؟
با اعلام لیست بازیگران فصل دوم، برخی از بازیگران این قسمت با قسمت قبلی مشترک هستند که با هم مروری بر سرگذشت آنها خواهیم داشت. باید این نکته را اضافه کنیم که در ادامه این سریال، بازیگران جدید مثل کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و الناز ملک در کنار بازیگران تازه کار دیگر حضور خواهند داشت.
جواد عزتی در سریال زخم کاری
نقش اصلی و طمعکار این داستان مالک بود که به اصرار «لیدی مکبث» یا همان سمیرای زخم کاری، دست به قتل بزرگ خاندان ریزآبادیها زد. او در قسمت قبلی به دست منصوره با ضربات چاقو زخمی شد و هیچ تصوری بابت چگونگی بازگشت او نداریم. او یا نقشه طمعکارانه خود را برای ریزآبادیها ادامه خواهد داد یا سرنوشت دیگری برای خودش و خانوادهاش رقم خواهد زد.
رعنا آزادیور در سریال زخم کاری
فتنههای این زن مکار را که در قسمت قبلی فراموش نکردهاید؟ سمیرا یک زن بسیار تاثیرگذار بر همسر و اطرافیانش بود. اما دست سرنوشت پایان خوبی برای این شخصیت در فصل اول نداشت. او با قدرت و حس برتری کار خود را شروع کرد و دست آخر گرفتار جنون شد و دخترش را هم به خاطر آن از دست داد. حالا باید ببینیم که او در این قسمت هم باز فکر پلیدی برای ریزآبادیها دارد یا نه.
سعید چنگیزیان در سریال زخم کاری
ناصر همیشه پسر ضعیف و بی عرضه پدر بود. عدم اعتماد پدرش نسبت به او باعث حسادت همیشگیاش به مالک شده بود. او همیشه مالک را مانع رسیدن به جایگاه اصلی خود میدانست و نفرتش زمانی تشدید شد که دخترش را از دست داد. او آماده بود تا در هرجا زهر خود را به مالک بریزد به همین خاطر همراه با خواهرش مالک را زخمی کنار ساحل رها کرد. بعید است کسی که با ضعف و کمبود اعتماد به نفس بزرگ شده بتواند آدم قوی شود اما باید ببینیم نویسندگان این مجموعه چه نقشهای برای او در سر دارند.
الهه حصاری در سریال زخم کاری
کیمیا شخصیت عجیبی داشت. به ظاهر مظلوم و ساده او نمیخورد چه نقشه پلیدی برای مالک و ریزآبادیها داشته باشد اما هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست. کیمیا دست به هر راهی زد تا به مالک نزدیک شود که خوشبختانه با ایجاد یک رابطه عاطفی به هدف خود رسید. به نظر میآمد بعد از صحبتهای سمیرا با کیمیا، دیگر او را در این سریال نبینیم اما حالا با بازگشت این مجموعه، باید منتظر شخصیت تازهای از او باشیم.
ابتدای کار بچه بود و پر انرژی، عاشق بود و بی صبر اما عاقبت کارهای پدر و مادرش، دامنگیر او و عشق دوران کودکیش شد. بعد از گذشت چند قسمت ما دیگر میثم پرشور و اشتیاق را نمیدیدیم بلکه یک عاشق شکست خورده و پر از زخم را شاهد بودیم. کسی که خیلی زود متوجه تلخیهای زندگی شد و به دام بازیهای کثیف و افتاد. حالا قرار است میثم جدیتر و پررنگتر از سری قبلی با زخمهای کاری و کهنه ظاهر شود.
شخصیت دستمالچی برای بیشتر مخاطبان قابل پیش بینی بود. او هم مثل بسیاری از شخصیتهای این سریال به واسطه ارتباطش با ریزآبادیها و مالک توانسته بود صاحب قدرت شود اما بعد صورت دیگری از خود نشان داد که صورت پاکی نبود. احتمال زیاد در سری دوم این مجموعه نیز شاهد حضور او خواهیم بود اما اینکه قرار است این بار در زمین چه کسی بازی کند برای هیچ کدام از ما روشن نیست.
مهناز شخصیت بسیار سادهای در این کار بود. ازدواج با ناصر شاید او را به جایگاه عروس ریزآبادیها رسانده بود اما هیچ وقت خوشبخت نشد و قدرتی که زنان دیگر داشتند را پیدا نکرد. او که در سری اول داغدار دخترش شد شاید در این سری حضور قویتری داشته باشد.
همه چیز از نبودن و رفتن این شخصیت آغاز شد. با اینکه نعمت ریزآبادی دقایق کمی در این سریال حضور داشت اما کارهای او توانست داستان را تا آخر ادامه دهد. رفتارهای او به عنوان بزرگ خاندان ریزآبادیها شخصیتهای مختلفی مثل ناصر، مالک و سمیرا را ساخت که باعث ادامهدار شدن داستان پس از مرگش شد.