زن جوانی که برای انتقام از خیانت شوهرش به او خیانت کرد و با همدستی مرد قصاب او را کشت به اتفاق قاتل اصلی پای میز محاکمه میرود.
اعتمادآنلاین نوشت: یک سال قبل پلیس در جریان مرگ خونین مردی به نام رامین قرار گرفت. همسایهها که پلیس را خبر کرده بودند گفتند جسد خونآلود رامین را در راهپله پیدا کردهاند. با حضور ماموران در خانه تحقیقات آغاز شد.
در اولین گام ماموران جسد را به پزشکی قانونی انتقال دادند و بعد همسر رامین به نام پروانه را بازجویی کردند. این زن به پلیس گفت نمیداند چه اتفاقی افتاده و اصلاً نمیداند چرا شوهرش آن ساعت در آن خانه بوده است.
بررسیهای بعدی نشان داد پروانه و رامین با هم مشکل داشتهاند و رامین از مدتی قبل خانهای اجاره کرده بوده و مجردی زندگی میکرده. وقتی ماموران دوربینهای مداربسته خانه را بررسی کردند متوجه شدند ضارب مردی نقابدار است؛ او بعد از وارد کردن ضربات چاقو از خانه فرار میکند، سوار موتور میشود و میرود.
با به دست آمدن شماره پلاک موتور، ماموران پویا صاحب موتور را بازداشت کردند. پویا مدعی شد نقشی در قتل رامین نداشته و اصلاً در آن محل نبوده اما وقتی پلیس فیلم دوربینهای مداربسته را به او نشان داد لب به اعتراف گشود.
پویا به پلیس گفت با پروانه رابطه داشته است. او توضیح داد: مدتی قبل رامین به محله آمد و خانهای اجاره کرد. زنان غریبه زیادی به آن خانه رفتوآمد داشتند. من متوجه روابط غیراخلاقی رامین شده بودم تا اینکه یک روز زنی گریان سراغم آمد و درباره رامین پرسید. متوجه شدم همسر رامین است به او گفتم شوهرش زنان زیادی را به خانه میآورد و او هم گفت که در جریان است شوهرش خیانت میکند. بعد رابطه ما بیشتر شد. پروانه به من گفت میخواهد از شوهرش انتقام بگیرد و کلید خانه همسرش را به من داد تا از شوهرش انتقام بگیرد. من که قصاب هستم با کارد قصابی ضرباتی به رامین زدم و فرار کردم.
شوهرم خیانت کرد، انتقام گرفتمپلیس پروانه را هم بازداشت کرد. این زن گفت: شوهرم به من خیانت میکرد. مدتها بود که دیگر مرا دوست نداشت و حرفی با من نمیزد. یک روز کلید آپارتمانی را از جیبش پیدا کردم. از روی کلید کپی تهیه و بعد خانه را پیدا کردم. به خانه رفتم و در را باز کردم و متوجه شدم آنجا خانه مجردی شوهرم است. داشتم گریان از خانه بیرون میآمدم که با پویا آشنا شدم. پویا به من گفت میداند شوهرم چه میکند و از آن به بعد رابطه ما بیشتر شد. با پویا بیرون میرفتم و درد دل میکردم. در این درد دل کردنها یک روز به پویا گفتم قصد انتقام دارم. کلید خانه شوهرم را به او دادم اما نگفتم او را بکشد. پویا بدون اینکه من بدانم شوهرم را کشته است. من قصدم این نبود که با پویا رابطه داشته باشم. او 14 سال از من کوچکتر بود. من فقط میخواستم از شوهرم انتقام بگیرم.
بعد از اعترافات متهمان و تکمیل پرونده، کیفرخواست علیه آنها صادر و پرونده با درخواست قصاص از سوی اولیای دم به شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.