زندگی رنگی به نقل از اعتمادآنلاین | این مرد که خودش هم در اثر اقدام مجرمانهای که انجام داده دچار سوختگی شدید شده و دستها، پاها، بدن و صورتش سوخته، متهم است خواهرش را زنده زنده در شهرک امید تهران آتش زده و باعث مرگ او شده است.
فریادهای زن جوان که داد میزد سوختم سوختم در پنجمین روز اردیبهشت ماه در شهرک امید تهرانپارس پیچید و لحظاتی بعد نگهبان شهرک امید پس از شنیدن فریادهای زن جوان و وقتی به سمت صدا برگشت دید زنی که در نزدیکی یک خودرو است، سر تا پا در آتش میسوزد و مرد جوانی هم کمی آن طرفتر آتش گرفته و میدود. نگهبان در چشم برهم زدن کپسول آتشنشانی را در دست گرفت و به سرعت آتش را که بدن زن جوان را در خود بلعیده بود، خاموش کرد. زن و مرد زخمی به بیمارستان منتقل شدند اما زن جوان به نام الهام روز بعد جان خود را از دست داد. سپس تصاویر دوربین مداربسته راز ماجرا را افشا کرد و مشخص شد زن، قربانی آتشافروزی عمدی برادرش شده است.
در حالی که الهام قبل از فوت به دلیل وخامت حالش قادر به تکلم و ثبت شکایت نبود، برادر ۳۶ ساله او تحت تحقیقات قرار گرفت.
او به بازپرس جنایی گفت: من و خواهرم با همدیگر اختلاف شدیدی نداشتیم. همیشه همدیگر را دوست داشتیم و بعد از اینکه مادرم از دنیا رفت من و خواهر و برادرم کسی را جز همدیگر نداشتیم اما اختلاف در هر خانوادهای رخ میدهد. مادرم چند سال قبل بر اثر سرطان فوت کرد و مرگ او ما را به شدت غمگین کرد چون بعد از مرگ پدرم که ورشکست شده بود مادرم برای ما سنگ تمام گذاشته بود. با این حال بعد از مرگ او بر سر ارثیه اختلافاتی به وجود آمد.
متهم ادامه میدهد: ۳ روز قبل از حادثه من به برادرم گفتم اثاثیه منزل مادرم ۶۰ میلیون تومان ارزش دارد و قرار شد آن اثاث را برای پرداخت مالیات بفروشم اما روز حادثه خواهرم که از ماجرای فروش وسایل مطلع شده بود اعتراض و فحاشی کرد. درگیری لفظی ما بالا گرفته بود و او که پشت فرمان ماشینش نشسته بود باز هم فحاشی میکرد. من عصبانی شدم و سوئیچ خودروی او را برداشتم. خواهرم بنزین داشت و روی من پاشید که بعد از چند ثانیه شعلهور شد. من روی زمین غلت خوردم تا خاموش شوم اما نفهمیدم چه شد که بنزین شعلهور شد. من فندک نداشتم که بخواهم خواهرم را آتش بزنم. چاقو در ماشین بود. وقتی عصبانی شدم فقط با چاقو چند ضربه به پای خواهرم زدم. من اتهام قتل خواهرم را قبول ندارم. خواهرم یک فرزند کوچک دارد که او تنها ولی دم پرونده است. پدرش یعنی شوهر خواهرم قیم اوست و من امیدوارم شوهرخواهرم به من رضایت بدهد.
این متهم در پایان تحقیقات مقدماتی گفت: حادثهای که اتفاق افتاد از جلوی چشمم کنار نمیرود، به خاطر از دست دادن خواهرم غمگینم. من نمیخواستم او را بکشم و قصد جان او را نداشتم، خیلی پشیمان هستم.
پس از آن رسیدگی به این پرونده برای روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در دستور کار بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
روز گذشته آخرین جلسه تحقیق از این متهم برگزار شد و متهم در آخرین دفاعیات خود گفت: ما به خاطر ارثیه پدری اختلاف داشتیم. روز آخر با بنزین به محل کار خواهرم رفته بودم تا او را تهدید کنم اما قصد جان او را نداشتم. فقط میخواستم او را بترسانم که کوتاه بیاید. بعد به خانه پدری رفتم و نزدیکی آنجا دوباره خواهرم را در خیابان دیدم و با هم درگیر شدیم من بنزین را داخل ماشینش ریختم و تهدید کردم، ناگهان او شوکر در آورد و جرقه شوکر بود که این آتش را به پا کرد. من اصلا فندک نداشتم، چون قصد قتل هم نداشتم و فقط میخواستم تهدید کنم. از همین کار هم پشیمانم. خواهرم یک بچه 5 ساله داشت و خیلی جوان بود، بعد از این ماجرا به شوهر و بچهاش زنگ زدم و حلالیت خواستم. خودش هرشب به خوابم میآید در این مدت هم که زندان بودم خیلی ناراحت بودم. کاش خودم مرده بودم و روی خودم بنزین ریخته بودم. این زندگی برای من از مرگ بدتر است. در پایان جلسه آخرین دفاعیات این متهم، شوهر خواهر او که قیم تنها اولیایدم پرونده است به کفالت از فرزندش رضایت داد.
به این ترتیب بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی بعد از ثبت این بخشش پرونده را برای محاکمه از جنبه عمومی به داگاه ارسال خواهد کرد.