خبرگزاری موج گزارش می‌دهد؛

دستفروشی در مترو؛ بازاری بزرگ زیر پوست شهر/ چرا زنان دست‌فروشی در مترو را انتخاب می‌کنند؟

دست‌فروشی بازارهای غیررسمی به‌شمار می‌روند که از فروشندگان دوره‌گرد تا بساط‌های کنار خیابان و مترو را شامل می‌شود. در این بین فروشندگی زنان در مترو یکی از شکل‌های رایج دست‌فروشی است که از دید جامعه‌شناسان و مطالعاتشان پنهان نمانده است.
مترو

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج، دستفروشی زنان در هر گوشه از این شهر، حکایت دیروز و امروز نیست، سال هاست که مردم به وجودشان عادت کرده‌اند و حالا به بخشی از هویت بازار اجناس تبدیل شده‌اند. زنان دستفروش هر روز بساط خود را در واگن‌های مترو پهن می‌کنند و مسافران را برای خرید فرا می‌خوانند. آن‌ها در حالی که کوله‌ای بر دوش یا سبدی در دست دارند واگن‌های قطار مترو را در روزها بارها طی می کنند تا بتوانند مخارج سنگین زندگی خود و خانواده را تأمین کنند. اما چند سالی می‌شود که دستفروشی در چنین فضایی رنگ زنانه به خود گرفته و شاید در بعضی موارد از مردان پیش گرفته‌اند. البته کودکان کار هم گوشه‌ای از این بازار را به نام خود ثبت کرده‌اند.

دستفروشی در مترو؛ بازاری بزرگ زیر پوست شهر/ چرا زنان دست‌فروشی در مترو را انتخاب می‌کنند؟

دستفروشی عاملی برای افزایش آسیب‌های اجتماعی

سال‌هاست که طرح‌های جمع‌آوری دستفروشان با شکست مواجه شده و اکنون خیلی از مناطق و معابر پر تردد شهر تهران، به حضور دستفروشان عادت کرده است. علاوه بر معابر شهری، اکنون واگن‌های مترو نیز پر است از زنان و دخترانی که بساط خود را در سبدی گذاشته و به صورت سیار دستفروشی می‌کنند.

برخی کارشناسان می‌گویند دستفروشی عاملی برای افزایش آسیب‌های اجتماعی است و بعضی دیگر اعتقاد دارند که این شغل در جهت کاهش آسیب‌های اجتماعی حرکت می‌کند. با این همه یک حساب سر انگشتی نشان می‌دهد که گردش مالی که در سطح شهر به دست دستفروشان رقم می‌خورد فراتر از انتظار عموم بوده که این موضوع می‌تواند تبعات اقتصادی هم داشته باشد؛ اما ساماندهی با طرح‌های غیر کارشناسی هم درمان آن نیست.

خیلی از موارد زنان دستفروش چاره‌ای جز این کار ندارند، خیلی از این زنان سرپرست خانوار هستند و حتی با وجود تحصیلات دانشگاهی، نبود شغل گریبانگیرشان شده تا مجبور شوند برای تأمین معاش، واگن‌های مترو را بالا و پایین کنند و بساط پهن کنند.

آمارها چه می‌گویند؟

آمارها می‌گوید، دست‌کم چهار هزار دست‌فروش در متروی تهران فعال هستند که تنها ۱۰ درصد این افراد حاضر هستند، ساماندهی شوند. شهرداری، سازمان بهزیستی و پلیس سه نهاد درگیر با این پدیده تقریبا نوپای اجتماعی در کلان‌شهر تهران هستند که هر یک تاکنون گزارش‌های متعددی درباره دست‌فروشان منتشر کرده‌اند.

در هر حال دستفروشی در شرایط فعلی جامعه، جدال نابرابر قانون با اخلاق است. قانونی که دستفروشی را موجب سد معبر و تضییع حقوق شهروندی می‌داند و اخلاقی که مرتب تکرار می‌کند حذف دستفروشی عامل بی قید و شرط افزایش فقر مطلق در جامعه است. شاید به همین دلیل هم برخی از آسیب‌شناسان اجتماعی اعتقاد دارند که دستفروشی عاملی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی است، زیرا درآمد حاصل از این کار که برای خیلی از خانواده‌ها تنها راه معاش است، از سقوط آن‌ها به زیر خط فقر که زمینه ساز آسیب‌های اجتماعی جدی است جلوگیری می‌کند.

«علیرضا نادعلی» سخنگوی شورای شهر تهران در این ارتباط می‌گوید:«کاری که شهرداری تهران در رابطه با دستفروشان انجام می‌دهد متناسب با طرح‌هایی است که از قبل وجود داشته، یعنی سامان دادن به دست فروشان در یک بازار محلی که اصطلاحا به آن «سامان بازار» می‌گویند. اما این امر موجب ساماندهی کل دستفروشان نمی‌شود چون عده‌ای از دستفروشان در این بازارها حضور پیدا می‌کردند اما برخی دیگر به این بازارها نمی‌آیند و این بزرگترین مشکل این طرح است. در مجموع راه دیگری در رابطه با ساماندهی دستفروشان وجود ندارد؛ یعنی جز اینکه جای نسبتا مناسبی در محله‌ها و مناطق برای دستفروشان در نظر گرفته شود و شهرداری از جهت غرفه‌ها، برق و آب آن‌ها را پشتیبانی کند تا مردم هم کم کم به این بازارها مراجعه کنند و اصطلاحا این بازارها پاخور پیدا کند، فکر دیگری درباره ساماندهی دستفروشان نمی‌توان کرد. در برخی از پیاده روها مثل پیاده‌روهای میدان تجریش این طرح اجرایی شد و اوضاع خیلی بهتر شد.»


عایدی از دستفروشی

میزان گردش مالی قطعی که روزانه به واسطه دستفروشان شهر تهران رقم می‌خورد چیزی نیست که بتوان از آن آمار و ارقامی‌ارائه داد، دلیل اصلی این موضوع هم این است که هیچ یک از دستفروشان آمار دقیقی از درآمد خود ارائه نمی‌دهند. این در حالی است که خیلی از خیابان‌های تهران که پر رفت و آمد تر است و سر قفلی دارد، درآمد بیشتری هم برای دستفروشان رقم می‌زند. این موضوع در خطوط مختلف مترو نیز صادق است. اما با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت اگر یک دستفروش هر ۳۶۵ روز سال بساط پهن کند و روزانه ۱۵۰ هزارتومان سود داشته باشد سالانه چیزی حدود ۵۴ میلیون تومان درآمد خواهد داشت و این همان گردش مالی میلیاردی است که زیر پوست شهر در جریان است.

تبعات اقتصادی یک شغل کاذب

شاید بتوان دستفروشی را در دسته اشتغال کاذب به شمار آورد اما بدون شک آن را نمی‌توان زیر مجموع شغل‌های موجود دانست؛ هر چند که عدم ساماندهی آن‌ها به نوعی به این شغل رسمیت بخشیده است. مشاهدات عینی نشان می‌دهد دستفروشی تابعی از کم و زیاد شدن بیکاری، شدت گرفتن نیازهای معیشتی و افزایش تقاضا برای خرید کالاست. به این صورت که در مقاطعی مانند زمستان که گروه‌هایی از کارگران مانند کشاورزانی که در بهار، تابستان و پاییز کار دارند و زمستان بیکار هستند، تعداد دستفروشان افزایش می‌یابد. همچنین در مقاطعی از سال افرادی که شاید کار عادی دارند بیشتر دچار مشکلات معیشتی شوند. وقت‌هایی هم هست که تقاضا بالا می‌رود.

شکست مداوم طرح‌های جمع‌آوری دستفروشان

شکست مداوم طرح‌های جمع‌آوری دستفروشان طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد، طرح‌های ارائه شده برای این کار غیر کارشناسی است. از سوی دیگر افزایش بیکاری و گرانی‌های افسارگسیخته مسکن‌های موقتی ساماندهی دستفروشان را بی اثر ساخته است. از این رو در صورتی می‌توان شاهد جمع‌آوری به‌طور کامل دستفروشان در سطح خیابان‌ها و متروهای شهر تهران بود که در مرحله نخست مکان مناسبی برای آنها در نظر گرفته شود و سپس اینکه مکان‌های در نظر گرفته شده محل تردد عابران پیاده باشد، در غیر این صورت به‌یقین طرح‌های جمع‌آوری دستفروشان محکوم به شکست خواهد بود.

با این همه باید این موضوع را مدنظر قرار داد که نا به سامانی‌های اقتصادی موجب افزایش حضور زنان به عنوان دستفروش می‌شود و اگر هر چه زودتر فکری به حال این موضوع نشود ممکن است با بروز و ظهور برخی آسیب‌های اجتماعی مواجه شویم.